2024/12/23
۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
جناب خان عاشق ولگردی بود ! / محمد بحرانی: جنوبی نیستم

جناب خان عاشق ولگردی بود ! / محمد بحرانی: جنوبی نیستم

محمد بحرانی، صداپیشه جناب‌خان می‌گوید جنوبی نیست و شغل محبوب دوران کودکی‌اش هم ولگردی بوده است.

به گزارش هنرنوشت، محمد بحرانی یکشنبه ۲۵ آبان مهمان احسان عبدی‌پور در برنامه «کتاب‌باز» بود. او در این برنامه درباره عروسک جناب‌خان و چگونگی تسلط بر زبان و فرهنگ جنوب صحبت کرد. بحرانی در پاسخ به اینکه اهل کدام استان است، گفت: مهم نیست اهل کجا هستی. من همیشه همین را می‌گویم. پدر و مادرم کازرونی هستند. بحرانی یعنی منسوب به دو دریا و به نظر می‌آید از بحرین آمده و در ایران پخش شدند. خودم به واسطه شغل پدرم در بهشهر مازندران متولد شدم و شناسنامه‌ام صادره از شیراز است و در شیراز هم بزرگ شدم.

 

او درباره اینکه با وجود جنوبی نبودن چگونه بر لهجه جنوبی به این زیبایی تسلط یافته توضیح داد: اولین رفیق زندگی‌ام آبادانی بود و من بیش از اینکه کازرونی و شیرازی شنیده باشم آبادانی شنیده بودم. در محله ما خیلی از آبادانی‌ها ساکن بودند. روستای دوان هم در کازرون کارمندان خوزستانی دارد. من وسط این فرهنگ‌ها به دنیا آمدم. بهنام رفیق صمیمی‌ام در کودکی بود. با بهنام بازی می‌کردیم و من تمام فرهنگ و آوای خوزستان را از بچگی فراگرفتم. همه دوستانی که جناب‌خان دارد دوستان حقیقی من هستند و در شکل‌گیری شخصیت او تاثیر داشتند.

 

بحرانی درباره دوران کودکی‌اش هم گفت: بچه که بودم وقتی می‌پرسیدند دوست داری چه کاره شوی؟ می‌گفتم دوست دارم ول بگردم. من از صبح تا شب در کوچه بودم و مدینه فاضله‌ای بهتر از آن نبود. وقتی دانشکده هنرهای زیبا قبول شدم، ترسیدم از آن‌هایی که کاپ و جام داشتند و خیلی چیزها بلد بودند اما بعدها هر چه به دردم خورد همه‌اش محصول همان ولگردی‌ها بود. همه حیات زیسته انسان در هنرهای نمایشی به درد می‌خورد.

 

بحرانی در پاسخ به این سئوال عبدی‌پور که چگونه بر مهمان‌های برنامه «خندوانه» تسلط و درباره زندگی آن‌ها اطلاعات داشت، گفت: ما تیمی داشتیم که درباره مهمان حرف می‌زدیم و فکر می‌کردیم از کجا آمده و چه دوست دارد اما اینکه دقیقا چه روندی اتفاق می‌افتد نمی‌دانم.

 

او درباره موسیقی جنوب هم صحبت کرد و از نی‌انبان به عنوان ساز محبوبش نام برد. بحرانی افزود: اولین ساز جنوب، دست است و من و بهنام همیشه دست می‌زدیم و خیلی وقت‌ها ما را به عروسی می‌بردند تا دست بزنیم! یک خانه بود که به عروسی‌ها کرایه می‌دادند و ما همیشه در عروسی‌ها بودیم. چون خوب هم دست می‌زدیم آنجا مقبول بودیم.

 

منبع: ایسنا

انتهای پیام/

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.