بانیپال شومون بازیگر سریال درمانگر:
ترسناک بودن شخصیت دکتر اتابک را دوست داشتم
بانیپال شومون که در سریال درمانگر نقش دکتر اتابک را ایفا کرده است، جذابیت این شخصیت را در ترسناک بودن و در عین حال انسانیت داشتن او می داند.
به گزارش هنرنوشت، فاطمه حامدی خواه- بانیپال شومون بازیگری است که از ابتدای ورود حرفهایاش به سینما، شانس این را داشته تا با کارگردانهای نامآشنایی چون اشکان رهگذر و حسن فتحی همکاری کند و بعدها در فیلمهای پرمخاطب دیگری از جمله شبی که ماه کامل شد ساخته نرگس آبیار و خجالت نکش اثر رضا مقصودی، جاده قدیم به کارگردانی منیژه حکمت، تنگه ابوقریب ساخته بهرام توکلی و سریال کرگدن کاری از کیارش اسدیزاده حضور پیدا کند.
حضور او در آثار پرمخاطب سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی، اتفاقی نیست و علاوه بر استعداد، از پشتوانه پربار تئاتری او از دهه ۷۰ تاکنون خبر میدهد. پشتوانهای که سال ۹۳ لوح تقدیر بهترین بازیگر مرد را از دوازدهمین دوره جشن بازیگر برایش به ارمغان آورد و سال ۹۸ نیز به عنوان نامزد کسب جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره تئاتر فجر انتخاب شد. این بازیگر علاوه بر بازیگری، به واسطه برخورداری از صدای خوب، مدتها با گروه کر ارکستر فیلارمونیک ایران و گروه کر فیلارمونیک آشوریان تهران همکاری داشت که این همکاری با گروه کر آشوریان همچنان ادامه دارد.
بانیپال شومون در سریال کوتاه درمانگر به کارگردانی امین حسینپور در نقش اصلی روانپزشکی به نام مسعود اتابک ظاهر شده که شخصیتی پیچیده و جذاب دارد. به بهانه حضور او در این سریال پرمخاطب که به تازگی از فیلیمو پخش شده است، گفتوگوی ما را با وی بخوانید.
کار کردن با یک کارگردان به اصطلاح فیلم اولی چطور بود و چطور نقش اصلی روانپزشک به شما پیشنهاد شد؟
بانیپال شومون: من پیش از این سریال، تجربه همکاری در یک فیلم کوتاه با عنوان جعبه را با آقای حسینپور داشتم که تجربه خوبی بود و بعد از آن هم که برای این سریال با من تماس گرفتند از میان عوامل، فیلمبردار را شناختم که کنجکاو شدم و فکر کردم باید کار جالبی باشد که در نهایت هم این نقش را پذیرفتم و همکاری کردیم. آقای حسینپور را در این دو همکاری، کارگردانی بسیار خلاق، نوآور، حرفهای و کاربلد دیدم که از همه نظر به کارش اشراف دارد.
ایشان هم با توجه به تجربه همکاری قبلی که با هم داشتیم و شناختی که از بازی من در کارهای قبلیام داشتند، این نقش را به من پیشنهاد کردند که البته گریمور این سریال آقای سیامک احمدی نیز من را برای این نقش پیشنهاد کرده بودند.
پیش از بازی، چقدر برای این نقش تحقیق و پژوهش کردید؟
درباره این نقش مطالعه خاصی پیش از بازی نداشتم و در همان حدی که فیلمنامه به من اطلاعات داده بود و نیاز داشت، درباره رفتارها، دیالوگها و … با دوستان روانپزشک و روانشناس صحبت کرده بودم و تحقیقاتی در این اندازه داشتم. در جریان بازی هم گاهی که شک داشتم که کارم درست است یا نه با یک روانشناس یا روانکاو مشورت میکردم.
از جذابیتها و پیچیدگیهای نقش این روانپزشک که در نهایت مخاطب با چهره غیرمنتظرهای از او روبرو میشود، بگویید.
راستش خیلی بد نیست! ضدقهرمان جالبی است که مخاطب را با خودش همراه میکند. او شخصیتی چند بعدی است. در عین حال که با او جلو میروید، گاهی هم از او فاصله میگیرید و گاهی اجازه میدهد که به او نزدیک شوید. این کاراکترهای چند لایه و ضد قهرمان میتوانند قصههای جالب، ترسناک و پیچیدهای داشته باشند. دکتر مسعود اتابک، کار خیلی جالبی میکند، میتواند مدارک را روی میز بازپرس بگذارد، اما به جای آن، کار جالبتری می کند و به نظرم اگر غیر از این بود چندان جذاب نبود. همین لایه پنهانی این شخصیت است که او را جذاب میکند. به هر حال زمان کوتاه است و بیشتر از این هم نمیشد به این شخصیت پرداخت اما اگر به او نزدیک میشدیم و از گذشته، تنهاییها و افکارش بیشتر میدانستیم، این قابلیت را داشت که تبدیل به موجود ترسناکی شود. این انسانیت داشتن و درعین حال ترسناک بودنش را دوست دارم.
با توجه به اهمیتی که متن فیلمنامه برای شما دارد، نظرتان درباره فیلمنامههایی که معمولاً به شما پیشنهاد میشود، چیست؟ شما هم معتقدید که ضعف شدید در بخش فیلمنامهنویسی داریم؟
فیلمنامهها متاسفانه خوب نیستند. سه تا فیلمنامه سینمایی را در این مدت خواندهام که اصلا خوب نبودند و چهارمی را هم به تازگی خواندهام که آن هم خوب نبود. من به این نتیجه رسیدم که احتمالاً هر کاری که پروانه نمایش و ساخت گرفته باشد، خوب نیست. برای همین اگر فیلمنامهای را برایم بفرستند که پروانه گرفته باشد، میدانم که احتمالاً جالب نیست. متاسفانه نمیدانم به چه دلیل فیلمنامهها عقبتر از زمان حال حاضر هستند و به عبارتی تاریخ مصرفشان گذشته و دیگر لزومی برای ساخته شدن ندارند. من بعد از آن که با علی زرنگار نویسنده و کارگردان فیلم سینمایی «علت مرگ نامعلوم» کار کردم که فیلمنامه بسیار درخشانی داشت، نسبت به فیلمنامهها وسواس بیشتری پیدا کردهام.
البته فکر میکنم که فیلمنامهنویس خوب داریم و فیلمنامههای درخشان هم داریم اما جای مانور ندارند. چون یا پروانه نمیدهند یا سرمایهگذار لازم دارند و پیدا کردن سرمایهگذار برای این قصهها کار را سخت میکند. من با چند تا از بهترین فیلمنامهنویسها و کارگردانها کار کردهام. نویسنده و کارگردان یکی از فیلمهایی که من بازی کردهام، شش سال فیلمنامهاش را نگه داشته بود و کارش را با حداقلها در طول دو سه ماه کار در کویر طی هفتاد جلسه فیلمبرداری ساخت ولی با این همه سختی کشیدنها، در نهایت این فیلم امکان نمایش پیدا نکرد، در حالی که نه سیاسی است، نه ضداخلاقی و نه جلف! و این واقعاً بسیار ناامید کننده است.
فیلمنامه درمانگر به نظرتان چطور بود؟
فیلمنامه سریال درمانگر هم قصه خوب و جالبی داشت و حسین مهکام کار بازنویسی را انجام دادند که بخشهایی را به آن اضافه کردند و به نظر من جا داشت که باز هم بیشتر و با وسواس بیشتر روی آن وقت میگذاشتند. به نظرم سریال درمانگر این پتانسیل را داشت که در ۶ یا ۷ قسمت دیگر با اپیزودهای کوتاه ۱۰ دقیقهای همچنان ادامه یابد و به جزییات ریزی که لازم بود مخاطب ببیند و بشنود، بیشتر پرداخته میشد اما محدودیت زمانی و محدودیتی که در بودجه وجود داشت، در نهایت سریال را به شکل کنونی درآورد و با همه سختیها ساخته شد. آقای حسینپور قصد داشتند که سریال بلند بسازند و این سریال کوتاه را هم برای دستگرمی ساختند که خوشبختانه بازخوردهای خوبی را هم داشته است.
بازی در این سریال کوتاه اپیزودیک چطور تجربهای بود؟
سریال کوتاه اپیزودیک درمانگر به نظرم در مجموع تجربه جالبی بود. سریالی که در مدت زمانی کوتاه و با صرف بودجهای حداقلی ساخته شد و مخاطبان هم آن را دوست داشتند و برایم جالب بود که مخاطبان بسیاری سوال کرده بودند که چرا اینقدر سریال کوتاه است و دوست داشتند که همچنان فصلهای بعدی آن را هم ببینند که من هم امیدوارم فصل بعدی ساخته شود.
نظر خودتان درباره خروجی این سریال چیست و بازخوردها در حد انتظار بود؟
این سریال از استانداردی برخوردار است که سطح توقع مخاطب را بالا میبرد و به نظرم در مجموع کار بسیار خوب و تمیزی شده است. از این که مردم اینقدر این سریال را دوست داشتند، خیلی برایم خوشحالکننده است و خستگیمان را بدر میکند. چون واقعاً سخت بود و شبانهروز کار کردیم که به موقع به اتمام برسانیم.
نقش مقابل اهمیت بسیار زیادی در ارایه یک بازی خوب دارد، نقش مقابل شما خانم سارا بهرامی چطور بودند؟
سارا بهرامی بازیگر درجه یک و عالی است. من قبلاً تجربه همبازی شدن با ایشان را داشتم و در این تجربه دوباره نیز بسیار حرفهای و متمرکز روی نقش بودند و در جریان بازی نیز خیلی میتوانستیم به همدیگر کمک کنیم.
برای پذیرفتن نقشهایی که به شما پیشنهاد میشود معمولا چه فاکتورهایی را در اولویت قرار میدهید؟ متن، کارگردان، تهیهکننده یا نقشی که پیشنهاد شده است؟
خیلی نمیتوانم درباره آن حرف بزنم ولی اگر شخصیتر به موضوع نگاه کنم ابتدا فیلمنامه و نقش و بعد کارگردان است که بسیار حائز اهمیت است ولی کارگردانهایی هم هستند که خیلی دوست دارم با آنها کار کنم و در این موارد این کارگردان است که در اولویت قرار میگیرد.
شما در دهه ۹۰ به شکل حرفهای وارد دنیای سینما تئاتر و تلویزیون شدید و نسبتا پر کار هم بودهاید اما چگونه وارد این فضا شدید و چگونه در همان ابتدای ورود به کارگردانهای خوبی چون حسن فتحی برای سریال شهرزاد معرفی شدید؟
برخلاف تصورها، اولین تجربه حضورم در سینما، صداپیشگی انیمیشن آخرین داستان نبود. من از سال ۷۷ در دانشگاه، کار تئاتر میکردم و پس از آن هم بازیگری تئاتر را ادامه دادم. اما از دهه ۹۰ به صورت حرفهای و جدی کار بازیگری را دنبال کردم. وقتی تصمیم گرفتم که به صورت حرفهای وارد دنیای بازیگری شوم، ابتدا دورههای بازیگری موسسه کارنامه را گذراندم و در این موسسه شاگرد آقای حسن فتحی بودم که به این ترتیب برای سریال شهرزاد آقای فتحی انتخاب شدم و در همان زمان اولین اجرای تئاتر حرفهایام را نیز به کارگردانی محمد مساوات در سالن تئاتر ایرانشهر داشتم.
شما با وجود آن که تحصیلات آکادمیک در زمینه سینما و نمایش نداشتهاید اما توانستید بهترین بازیگر جشنواره تئاتر فجر سال ۹۸ باشید. فکر میکنید تحصیلات آکادمیک که خیلیها به ضرورت و لزوم آن اشاره میکنند چقدر میتواند در موفقیت یک بازیگر نقش داشته باشد و اگر این تحصیلات نباشد چگونه میتوان بازیگر خوبی شد؟
یک چیز کلی و قطعی نمیتوانم بگویم و فکر میکنم به اندازه همه بازیگران، راههای مختلفی برای حضور در عرصه بازیگری وجود دارد. اما آنچه درباره خودم صدق میکند، این است که با گذراندن دورههای آموزشی توانستم به طور حرفهای وارد این فضا بشوم و بنابراین استفاده از کلاسهای آزاد آموزشی میتواند تأثیرگذار باشد.
تحصیلات آکادمیک هم میتواند مثمر ثمر باشد اما به هر حال بازیگری کار سخت و زمانبری است و پیچیدگیهای خودش را دارد و بنابراین به نظرم بیشتر به تجربه زیستی، عشق و علاقه قلبی، مطالعه زیاد، تمرکز روی هدف بازیگری، پشتکار و زمانی که برای این علاقه صرف میکنید، بستگی دارد که بتوانید به نتیجهای که انتظار دارید، دست پیدا کنید. کلاسهای آموزشی و تحصیلات میتواند مثل یک جرقه عمل کند و مهم مطالعات شنیداری، دیداری و تجربه زیستی هر فرد است.
شما علاوه بر دنیای سینما در زمینه موسیقی هم گویا فعالیت داشتید و با گروه کر ارکستر فیلارمونیک ایران همکاری میکردید، این همکاری همچنان ادامه دارد؟
بله با ارکستر کر فیلارمونیک ایران و ارکستر کر فیلارمونیک آشوریان تهران همکاری داشتم ولی آخرین کارم با ارکستر کر فیلارمونیک ایران مربوط به سالهای ۹۱ و ۹۲ میشود که یک اثر اپرا در تالار وحدت بود. اما بعدها فرصت همکاری برایم فراهم نشد چون کار بسیار زمانگیری است. اما با گروه کر فیلارمونیک آشوریان تهران که هر یکی دو سال اجرا دارند، همچنان دوست دارم که کار کنم.
با توجه به تجربهای که در صداپیشگی و همکاری با گروه کر داشتهاید، آیا در آینده به کار دوبله و صداپیشگی هم میپردازید؟
به دوبله کردن برای آثار سینمایی چندان علاقه ندارم اما انیمیشنهای فانتزی را خیلی دوست دارم و امکانش فراهم شود، دوست دارم کار کنم. این اواخر هم در یک انیمیشن در نقش یک پنگوئن صحبت کردم.
برنامهای برای بازی در فیلم، سریال یا تئاتری در آینده نزدیک دارید؟
در حال حاضر مطالعه میکنم و فیلمنامهها و نمایشنامههایی را که پیشنهاد شده، میخوانم. شاید نمایشنامهای را برای چند ماه دیگر کار کنم. اما در حال حاضر فیلمنامهای که دوست داشته باشم در دست ندارم.
فیلموشات
انتهای پیام/