به گزارش هنرنوشت، چند روز پیش نماینده حقوقی یکی از بیمارستانهای تهران به دادسرای جنایی تهران مراجعه کرد تا از یکی از کارکنان شکایت کند.
وی به قاضی ساسان غلامی، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران گفت: چند روز قبل ۳بیمار کرونایی که در قسمت مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری بودند، بهدلیل کمبود اکسیژن جانشان را از دست دادند.
به گفته پرستاران بخش، بیماران ناگهان حالشان وخیم شد و با بررسی بیشتر مشخص شد که دستگاه اکسیژن دچار افت فشار شدید شده است. با این حال، پرستاران از دستگاههای اکسیژنی که در بخش بود، استفاده کردند اما تلاش آنها نتیجه نداشت و ۳بیمار کرونایی جانشان را از دست دادند.
وی ادامه داد: در بیمارستان، فردی مسئول این دستگاههاست؛ یعنی هرکس بهصورت شیفتی مسئولیت کنترل این دستگاهها را بهعهده دارد تا اگر چنانچه دستگاه دچار افت فشار یا اختلالی شد، آن را تنظیم کند.
نماینده حقوقی در ادامه گفت: آن شب جوانی به نام حسن، شیفت و مسئول کنترل دستگاههای اکسیژن بود که پرستاران بخش مراقبتهای ویژه میگویند لحظاتی قبل از اینکه حال بیماران وخیم شود، به او زنگ زده و گفته بودند که دستگاه دچار مشکل شده است.
وی نیز پس از تماس پرستاران خودش را به بخش مراقبتهای ویژه رسانده و اعلام کرده بود دستگاهها را بررسی کرده و مشکلی وجود ندارد. با این حال، پس از انجام بررسیها مشخص شد که یکی از دستگاههای اکسیژن خاموش شده است و ما احتمال میدهیم حسن، مسئول شیفت شب حادثه، تعمدی دستگاه اکسیژن را خاموش کرده و مسبب مرگ ۳بیمار شده است؛ چراکه او چند روز قبل با یکی از همکارانش درگیر شده بود و به گفته پرسنل بیمارستان نسبت به او حسادت کرده و مدام با یکدیگر درگیری و اختلاف داشتند.
به گفته پرسنل بیمارستان، حسن دو سه شب قبل از حادثه با همکارش درگیر شده و دعوای آنها به ضرب و شتم کشیده شده بود. بهطوریکه ۲ انگشت حسن در دعوا شکسته بود. نماینده حقوقی بیمارستان گفت: او احتمالا دست به چنین اقدام مرگبار و تکاندهندهای زده چون تصور میکرده روز بعد شیفت همکارش (همان فردی که با او درگیر شد) بوده و پای او در این ماجرا گیر خواهد افتاد و میتواند با این کار از او انتقام بگیرد.
با شکایت نماینده حقوقی بیمارستان، بازپرس جنایی دستورتحقیقات در این پرونده را صادر کرد. در تحقیقات اولیه کارکنان بیمارستان عنوان کردند که حسن (فردی که از او شکایت شده) با همکارش اختلاف و درگیری داشته است.
او حتی روز قبل از حادثه فیلمی از عملکرد خود تهیه کرده و برای همکارانش فرستاده بود تا وانمود کند کارش را با دقت و بهدرستی انجام میدهد. همین مسئله نیز کمی مشکوک بوده و از سوی دیگر برخی از پرسنل بیمارستان میگفتند که حسن رفتارهای مناسبی ندارد.
تمام این موارد موجب شد تا بازپرس جنایی دستور بازداشت حسن را صادر کند. او روز دوشنبه در خانهاش دستگیر شد و دیروز برای انجام تحقیق به دادسرای جنایی تهران انتقال یافت.
حسن ۳۱ساله، صبح دیروز پیش روی ساسان غلامی، بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. در ابتدای جلسه تحقیق و بازپرسی، وقتی قاضی به او گفت متهم هستی که عمدا دستگاه اکسیژن خون را خاموش کردی و باعث مرگ ۳بیمار کرونایی شدهای، متهم خودش را بیگناه دانست.
مرد جوان گفت: هیچ عمدی در کار نبوده است، چطور ممکن است که من عمدا دستگاه را خاموش کنم و مرگ ۳بیمار را رقم بزنم؟ مگر وجدان کاری ندارم؟ ۲سال است که در بیمارستان کار میکنم و تا به حال چنین مشکلی رخ نداده است؛ چراکه من کارم را بهخوبی بلدم و هیچوقت کوتاهی نکردهام.
وی ادامه داد: ۲سال پیش بود که آگهی استخدام در بیمارستان را دیدم و پس از مصاحبه به استخدام آنجا در آمدم. هماکنون در بخش طبی بیمارستان کار میکنم؛ جایی که باید حواسم به دستگاههای اکسیژن باشد. عدد نرمال دستگاه باید ۴ باشد؛ یعنی اگر افت فشار پیدا کند و به ۳ برسد، من باید فورا آن را تنظیم کنم و به ۴ برگردانم. حتی اگر عدد بالا هم برود، باید آن را کنترل کنم و به ۴ برگردانم.
وی ادامه داد: آن شب من سر پست خود بودم و دستگاهها را بررسی میکردم. نیمههای شب بود که پرستار بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان به من زنگ زد و گفت دستگاه آلارم میدهد. میگفت یک مشکلی پیش آمده که باعث افت فشار در دستگاه اکسیژن شده است. من فورا به بخش رفتم و همهچیز را چک کردم. مشکلی نبود و عدد روی ۴ بود. دوباره به بخش خود برگشتم و وقتی همهچیز نرمال شد، دستگاه دوم را خاموش کردم. معمولا ۲دستگاه در مرکز است که یکی از آنها را روشن میکنیم و دیگری را خاموش. دستگاه دوم برای مواقع اضطرار است که چنانچه دستگاه اول دچار مشکل شود، دومی را روشن میکنیم. آن شب هم دستگاه اول هیچ مشکلی نداشت که من دومی را خاموش کردم. صبح روز بعد هم شیفتم تمام شد و به خانه رفتم.
در ادامه بازپرس جنایی از وی درخصوص اختلاف با همکارش پرسید که متهم گفت: درگیری با همکارم را قبول دارم تا حدی که ۲انگشتم شکست و ناچار شدم آتل ببندم. راستش را بخواهید همکار من بهتازگی مشغول بهکار شده بود و چون پارتی داشت، به او پست داده بودند. حقوقش از من بیشتر بود و خیلی او را قبول داشتند. درصورتیکه من ۲سال قبل از او در بیمارستان مشغول بهکار شده بودم و در کارم تسلط داشتم، اما حقوقم از همکارم کمتر بود. درصورتیکه او بارها در کارش دچار اشتباه شده بود و من بارها به او تذکر داده بودم که یک لحظه غفلت او در این شرایط باعث مرگ بیماران کرونایی میشود که مدام باید از دستگاه اکسیژن استفاده کنند.
آن روز هم با یکدیگر کلکل کردیم که ماجرا به درگیری ختم شد. اما من به هیچ عنوان قصد تخریب او را نداشتم. هنوز هم میگویم من وجدان کاری دارم و هرگز بهخاطر اینکه بخواهم همکارم را خراب کنم، با جان آدمها بازی نمیکنم.
مرد جوان با وجود اینکه مدعی بود بیگناه است، اما بازپرس جنایی تهران دستور بازداشت وی را صادر کرد و متهم برای انجام تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار داد.
از سوی دیگر خانواده قربانیان نیز از مقصران مرگ عزیزانشان شکایت کردهاند و به همین دلیل قاضی دستور تحقیقات بیشتر از آنها و تشکیل تیم کارشناسی را صادر کرد تا مقصر یا مقصران مرگ ۳بیمار کرونایی را مشخص کنند.
تیم کارشناسی باید اعلام کند که آیا افت فشار دستگاه اکسیژن در مرگ ۳بیمار دخیل بوده یا نه.
منبع: همشهری
انتهای پیام/