به گزارش هنرنوشت، جسد مثله شده امیرعلی چهارساله اهل بستان آباد در استان آذربایجان شرقی که صبح سه شنبه مقابل خانه شان ناپدید شده بود، پیدا شد.
صبح سه شنبه بود که مادر امیرعلی جلوی در حیاط خانه ایستاد تا دختر هشت ساله اش به نام مهشید که برای خرید سبزی بیرون از خانه رفته بود بازگردد.
امیرعلی هم در کوچه مشغول بازی شد و همان موقع یکی از همسایه ها مقابل در خانه امیرعلی، مشغول حرف زدن با مادر امیرعلی شد.
چند دقیقه بعد مادر امیرعلی به کوچه سرک کشید و متوجه شد که خبری از پسرش نیست. وقتی محله های اطراف را گشتند و ردی از پسرک پیدا نشد، موضوع را سریع به پلیس اطلاع دادند.
سرهنگ نایب زاده، فرمانده انتظامی بستان آباد نیز در این خصوص گفت: جسد بیجان پسربچهای سه یا چهار ساله بنام امیرعلی پاشایان که حدود سه روز پیش خبر گمشدنش، در شهرستان بستانآباد پیچیده بود، با تلاش پلیس درحوالی علیجانچایی، پیدا شد.
وی افزود: در این خصوص ۳نفر مظنون دستگیرشده و تحقیقات در خصوص علت این حادثه توسط مراجع قضائی و انتظامی شهرستان بستانآباد درحال انجام است.
دوربین های مدار بسته اطراف خانه امیرعلی بررسی شد. اما به دلیل مه آلود بودن هوا تصویر روشنی به دست نمی داد.
غروب روز پنجشنبه در حالی که بیش از دو روز از گم شدن امیرعلی می گذشت، جسد مثله شده پسر چهار ساله در حالی که در یک گونی کنار رودخانه در روستای ارجان آذربایجان شرقی رها شده بود کشف شد.
خانواده امیرعلی که ساکن بستان آباد هستند،جسد را شناسایی کردند. روستای محل کشف جسد، در نزدیکی بستان آباد است.
گفته می شود یک چوپان جسد امیرعلی را دیده بوده است. خبرهای محلی حاکی از آن است که قاتل امیرعلی یک جوان معتاد است که شناسایی شده اما متواری است.
این در حالی است که خانواده امیرعلی اعلام کردند هیچ کدورت و دشمنی با کسی نداشته اند.
دستگیری ۳مظنون
شکی وجود نداشت که جسد پیدا شده داخل گونی متعلق به امیرعلی است اما چهکسی و با چه انگیزهای او را به قتل رسانده بود؟ در حالی که پلیس از دستگیری ۳مظنون در این پرونده خبر داده است، پدر امیرعلی میگوید: به من گفتهاند که پسرم خفه شده و وقتی جسدش پیدا شد، کمتر از یک روز از مرگش میگذشت. یعنی احتمالا آدمربایان ۲روز بعد از ربودنش او را به قتل رسانده بودند.
او ادامه میدهد: یکی از مظنونان دستگیرشده مردی است که یک روز قبل از ربوده شدن پسرم از زندان آزاد شده بود. او حدود ۲سال پیش به جرم فروش مواد مخدر دستگیر شده بود و از وقتی به زندان افتاده بود، فکر میکردند که ما آنها را لو دادهایم و قبلا هم تهدیدمان کرده بودند. روزی که پسرم گم شد، خانمی که از اقوام این مرد است به خانه ما آمده بود و با همسرم حرف میزد و پسرم هم مقابل در حیاط منتظر خواهرش بود که از مغازه برگردد.
این احتمال وجود دارد که این زن آمده بود که همسرم را سرگرم کند تا همدستش بتواند به راحتی امیرعلی را با خودش ببرد. او میگوید: من یک دختر و پسر داشتم که حالا تنها پسرم را از دست دادهام و از وقتی این اتفاق افتاده زندگیمان نابود شده و تنها خواستهام مجازات عاملان این جنایت است.
منبع: ایلنا و همشهری
انتهای پیام/